"دو نفر را اعدام کردند" محارب ، مفسد فی الارض ... ، خبر همین بود ، مطمئنی که دروغ است ، این رسانه و این حکومت عادت دارند به گفتن دروغ هایی که خودشان هم باورشان نمی شود ، مگر می شود به همین راحتی به گردن جوانی بیست ساله طناب دار آویخت آن هم به دلایل سیاسی؟ نه ، داد میزنی دروغ است و باز هم سناریوی جدید فقط برای ترساندن مردم تا شاید از ترس خود بکاهند ، ما باید بترسیم حالا به هر قیمتی که شده ، آرام با خودت می گویی یعنی می توانند ؟؟در فهمم نمی گنجد ، همه سال های زندگیم پشتم را خالی کرده اند ، کودکی بی پناه شده ام ، چطور می توانند به همین راحتی فرمان بر نبودن دیگری دهند ، خب بگیرید و تا ابد زندانیش کنید چرا اعدام؟؟ اما یادم می افتد گفته بودم ضجر حبس ابد بیشتر از اعدام است ، اما اعدام یعنی اینکه تمام امید خود و دیگران از برای بودن خاموش می شود ، داد و بیدادت فایده ای ندارد ، چون آنها را در درونم حبس کرده ام تا مبادا دیگران را آشفته سازم ، تا مبادا مخاطب هزار باره این جمله شوم که "تو کاریت نباشه ،سرت به درست باشه "افکارم آشفته تر از آنند که بتوانم مهارشان کنم ، یا به این فکر کتم که چه کسانی به این سطور سرک خواهند کشید، در باور کودکی هایم ضحاک فقط یک شخصیت افسانه ای بود و شگفتا که امروز افسانه ها چون حقیقتی تلخ به باورهایمان دهن کجی می کنند ، (احمد جنتی:"رحم نکنید دو نفر را کشتید دستتان درد نکند..."امام جمعه ارومیه:"جنازه های اعدام شده ها را در خیابان های تهران در مقابل دید عمومی قرار دهید")آقای جنتی ، آقای حسنی خون چند نفر از مردمم رامتان خواهد کرد؟؟می دانم خشمگینید از مقاومت و اعتراض مردم ، انگار قرار نبود مردمم اینقدر بی اعتنا باشند بر جانهایشان ، اما شما نیز بدانید مدتیست همین مردم تمام قرار ها را به هم زده اند .
آقای خامنه ای و همه سیاستمداران ،چه اصلاح طلب و چه اصولگرا ، چه احمدی نژادی و چه ذوب در ولایتی ها ، خبری دارم بعید می دانم تا حال به گوشتان رسیده باشد ، سوای از همه کسانی که در خیابان ها جان دادند "دو نفر را اعدام کردند"
آخ که چقدر درد دارد زندگیت را سر و ته گرفته اند و همه چیز وارون شده است و هیچ چیز ارام و قرار ندارد ، همه چیز در انکار دیگری می کوشد و تو این وسط محکومی که زندگی کنی ، محکومی که ادامه دهی این زندگی را ، و هر از چند گاهی دستور میگیری که باید از زندگیت لذت ببری ، به زمین و زمان نه می گویی تا بلکه دور و برت خالی شود تا بلکه آرام شوی، تنها و تنها تر میکنی خود را تا در رنجی که میکشی کسی را سهیم نکنی.